بدون عنوان
داستان زندگی ما یک داستان عاشقانه آرام مادر که میشوی ، نمیدانم از کجا ، کی ، چطور اینهمه تغییر ، اینهمه صــــبر ، اینهمه عشق .. مادر که میشوی همه چیز به یکباره خودش را تمام قد به تو نشان میدهد و تو دیگر خود قبل نیستی که نیستی اما تو را که نگاه میکنم تویی که آرام جانم هستی ، تویی که تمام وجود من هستی، تمام وجودم سرشار از خنده های بی دلیل و با دلیل تو میشود 🙏🏻 خدایم را صدها بار بیشتر شاکرم که از ابتدای خلقتم طعم تمام آنچه خوش میداری را به کامم شیرین کرده 🙏🏻 🙏🏻 ای ،سلامت و لبریز از وجود خودت ،ای مهربانترین مهربانان ، یگانه خدايم 🙏🏻 🌷 مادر که باشی مهربان تر می شوی، 🌷 دلت حتی برای مورچه های کنار دیوار هم می لرزد....
نویسنده :
مادر
9:26